یاربی پرده از در  و دیوار                      در تجلی است یا اولوالابصار

در عُطارُد چو مهر پرتو او                      می درخشد اگر بیابدش انظار

امروز در شهر ری بزرگداشتی برای استاد شیخ عزیز الله عطاردی برگزار گردید. برای این همایش دو جلد گرامی نامه منتشر گردید که نگارنده نیز سه مقاله را برای آن سمینار ارائه کرده و در این گرامی نامه منتشر شده است :

با این عنوان ها :

۱. تلاش های استاد عطاردی در عرصه نهج البلاغه

۲. استاد عطاردی و نیم قرن تلاش در عرصه نسخه های خطی (گزارشی از کتابخانه های مدینه و هند و پاکستان و بنگلادش)

۳. برگی از تاریخ خراسان (برگزیده سفرنامه حاتم خان خویی به شهر خواف)

 و اینک چکیده ای از مقاله اول 

و اینک چکیده ای از مقاله اول



نهج البلاغه اثر سترگى است كه هزاره اوّل عمر خود را سپرى نموده و در هزاره دوم حيات خود وارد شده است. اين اثر، در طول اين هزاره مورد توجّه متفكّران و معرفت‏پژوهان رشته‏هاى مختلف اسلامى، از ادب گرفته تا تاريخ، اخلاق، عرفان، حكمت و كلام، سياست و حكمرانى و مديريت، به عنوان يكى از مهمّ‏ترين منابع قابل استناد و تأمّل برانگيز، بوده است.


استاد عطاردى، با توجّه به اهمّيت فوق‏العاده نهج‏البلاغه، در راستاى پژوهش‏هاى خود، عنايت ويژه‏اى به بازشناسى و انتشار متن و شروح نهج‏البلاغه داشته‏اند. او براى اين‏كار ابتدا تصحيحى فنّى از متن نهج‏البلاغه انجام داده و سپس چند شرح كهن آن را شناسايى، تحقيق و منتشر نموده است.


آثار و اقدامات ايشان درباره متن و شروح نهج‏البلاغه و موضوعات مربوط به آن، بدين ترتيب است:


۱. تصحيح »نهج البلاغه«


استاد عطاردى، تصحيح نهج‏البلاغه را يك سال قبل از انقلاب شروع كردند. تصحيح ايشان، بر اساس پنج نسخه كهن صورت گرفته كه عبارت‏اند از:


۱. نسخه كتاب‏خانه آيت اللَّه مرعشى: اين نسخه در سال ۴۶۶ق تحرير شده و كهن‏ترين نسخه موجود از نهج‏البلاغه است. اين نسخه قبلاً در تهران نزديك كتاب‏فروشى بوده و بعداً به كتاب‏خانه آيت اللَّه مرعشى منتقل گرديده است و در سال ۱۳۷۲ به صورت فاكس ميله از سوى انتشارات آن كتاب‏خانه در قطع وزيرى به چاپ رسيده است. استاد، اين نسخه را در هنگامى كه در نزد كتاب‏فروشى در تهران بوده، ملاحظه كرده است.


۲. نسخه‏اى كه در سال چهار صد و نود و اندى تحرير شده و در كتاب‏خانه‏اى شخصى، در تهران نگهدارى مى‏شده است.


۳. نسخه كتاب‏خانه مسجد چهل ستون تهران.


۴. نسخه مدرسه نوّاب مشهد به تاريخ ۵۴۴ق.


۵. نسخه كتاب‏خانه‏اى در لكنهوى هندوستان كه در سال ۵۱۰ق تحرير شده است.


۲. معرّفى چهل نسخه بسيار كهن از »نهج البلاغه«


در فهرستگان نسخه‏هاى خطّى حديث و علوم حديث شيعه، بيشتر از ۲۰۰ نسخه خطّى از نهج‏البلاغه در كتاب‏خانه‏هاى ايران معرّفى شده است.



۳. شروح نهج البلاغه

استاد عطاردى چند شرح كهن از نهج‏البلاغه را شناسايى و تحقيق و منتشر نموده كه عبارت‏اند از:


۳/۱. أعلام نهج البلاغه


تأليف على بن ناصر السرخسى، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اوّل، ۱۴۰۵ق، ۳۷۱ص، وزيرى.


۳/۲. منهاج البراعة فى شرح نهج‏البلاغه


اين شرح را قطب‏الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين راوندى، مشهور به قطب راوندى (م ۵۷۳ ق) نگاشته است. منهاج‏البراعه، شرحى مهمّ و معروف است و همه نهج‏البلاغه را دربرمى‏گيرد. شارح در آغاز شرح تصريح مى‏كند كه پيش از اين، خطبه اوّل نهج‏البلاغه را به گونه‏اى مفصّل شرح كرده و سپس اين شرح را بر تمام نهج‏البلاغه نگاشته است. او شرحش را در اواخر شعبان ۵۵۶ق به پايان رسانيده است. به گمان شمارى از كارشناسان، اين شرح، سومين شرح نهج‏البلاغه است.


شرح راوندى پس از او، مورد مراجعه دانشمندان قرار گرفت و ابن ابى‏الحديد در شرح خويش، در مواردى پرشمار مطالب وى را نقل كرده و به معارضه با او پرداخته است. كيدرى در شرحش و على بن ناصر در أعلام نهج‏البلاغه، مطالبى از اين شرح

نقل كرده‏اند. سرآغاز شرح چنين است: »الحمدللَّه الذى جعل آل محمّد أصول البراعة و فروعها«.


نسخه‏هاى متعدّدى از شرح راوندى در دست است و تاكنون سه بار به چا

رسيده است: بار نخست در حيدرآباد هند، در سه جلد به سال ۱۴۰۳ ق و با تصحيح شيخ عزيزاللَّه عطاردى؛ بار دوم در هند؛ و بار سوم در قم، كتاب‏خانه آيت‏اللَّه مرعشى به سال ۱۴۰۶ ق و با تصحيح سيد عبداللطيف قرشى كوه‏كمرى به چاپش همّت گمارده است.


۳/۳. حدائق الحقائق فى فَسْر دقائق أفصح الخلائق


اين كتاب، نوشته قطب‏الدين ابوالحسن محمّد بن حسين بيهقى كَيْدُرى نيشابورى، مشهور به قطب‏الدين كيدرى (زنده در سال ۶۱۰ ق) است. كيدرى،


شرحش را در اواخر شعبان سال ۵۷۶ به پايان رسانيده و در آن از شرح قطب‏الدين راوندى (منهاج‏البراعه) و شرح فريد خراسان (معارج نهج‏البلاغه) بهره‏جسته است. سرآغاز شرح چنين است: »الحمدللَّه الّذى جلّ جناب عظمته من أن يتصوّر بالأوهام«.


از شرح كيدرى نسخه‏هايى چند در دست است و تاكنون سه بار به چاپ رسيده است: بار نخست در هند به سال ۱۴۰۴ ق و با تصحيح شيخ عزيزاللَّه عطاردى در سه جلد؛ بار دوم تجديد همان چاپ در تهران به سال ۱۴۱۵ ق؛ و بار سوم در ايران با تحقيق مجدّد.


۳/۴. شرحى ناشناخته از قرن هشتم يا شرح علّامه حلّى


اين شرح را علّامه جمال‏الدين ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهّر حلّى (م۷۲۶ق) نوشته است. درباره شرح علّامه حلّى بر نهج‏البلاغه، نظريه كتاب‏شناسان گوناگون است. علّامه حلّى در كتاب خلاصة الأقوال فى معرفةالرجال، در ضمن آثار خويش، از كتاب مختصر نهج‏البلاغه ياد كرده است، ولى در الذريعه آمده است كه در برخى نسخه‏هاى الخلاصه نام شرح ياد شده، كتاب مختصر شرح نهج‏البلاغه است در كشف‏الحجب توضيح آمده است كه علّامه حلّى شرح ابن‏ميثم را خلاصه كرده و ظاهر اين سخن چنين است كه او نسخه‏اى از كتاب را ديده است. در روضات‏الجنّات نيز از شرح نهج‏البلاغه، ضمن آثار موجود علّامه حلّى ياد شده است.





نسخه‏اى از شرح نهج‏البلاغه‏اى در كتاب‏خانه على‏اصغر مهدوى در تهران موجود است كه طبق قرينه‏هاى قطعى، نويسنده آن از دانشمندان سده هشتم هجرى است و مى‏گويند اين شرح، همان شرح علّامه حلّى است. خوشبختانه اين نسخه با تحقيق شيخ عزيزاللَّه عطاردى با عنوان شرح نهج‏البلاغه، در سال ۱۳۷۵ش، در ۵۳۰ صفحه منتشر شده است، ولى محقّق، انتساب آن را به علّامه حلّى يقينى نمى‏داند.


از قرينه‏ها برمى‏آيد كه احتمال انتساب اين كتاب، به علّامه حلّى مردود نيست؛ از جمله آن‏كه در اين شرح، پرسش و پاسخى ميان شارح و خواجه رشيدالدين فضل‏اللَّه همدانى طرح شده است كه اين گونه پرسش و پاسخ‏ها، ميان علّامه حلّى و خواجه رشيدالدين در موارد پرشمار ديگر نيز در دست است. يكى از اين آثار رساله فوائد زيارت خواجه رشيدالدين فضل‏اللَّه است كه آن را در سال ۷۰۹ ق در پاسخ به علّامه حلّى نگاشته است. همچنين مناظره‏اى ميان علّامه حلّى و خواجه رشيدالدين درباره جمع بين آيه «قُلْ رَبِّ زِدْنى عِلْماً» و حديث امام على‏عليه‏السلام: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ يَقيناً«، صورت گرفته است كه نسخه آن در دست است. در كتاب كاوشى در نهج‏البلاغه درباره انتساب اين شرح به علّامه حلّى، بحث شده است.


۴. در دفاع از نهج البلاغه

دشمنان اسلام و معاندان مذهب جعفرى، استاد عطاردى بر مطالب و انديشه‏هاى بلند مطرح شده در نهج‏البلاغه شبهاتى نموده‏اند كه نمونه‏اى از آنها طرح شبهات واهى عليه اين كتاب گران‏سنگ است. نمونه‏اى از اين شبهات چنين است:


الف - سطح معرفتى نهج‏البلاغه از سطح فهم وفرهنگ آن دوره - دوره‏اى كه اين كلمات در آن عصر و شرايط اجتماعى بيان شده، يعنى نيمه اوّل سده اوّل هجرى - بسيار رفيع‏تر است. به همين دليل، ساخته و پرداخته دوره‏هاى بعدى، يعنى دوره سيّد رضى است.


ب - روايت‏هاى نهج‏البلاغه فاقد سند روايى است و قابل استناد نيست.


ج - واهى‏تر از دو شبهه مذكور، اين است كه عده‏اى مطالب آن را بر گرفته از مطالب زردشتى دانسته‏اند.


استاد عطاردى در ردّ هر كدام از شبهه‏هاى مذكور رساله‏اى نگاشته‏اند. ايشان در ردّ شبهه اوّل رساله گرد آورندگان سخنان اميرالمؤمنين‏عليه‏السلام قبل از سيّد رضى و در ردّ شبهه سوم رساله پاسخ به معاندان نهج البلاغه را نگاشته و در ردّ شبهه دوم كتاب استناد نهج البلاغه تأليف امتياز على خان العرشى تعليق و تحشيه و منتشر نموده است.


۵. موارد ديگر


استاد عطاردى درباره موضوعات متعدّدى كه به نحوى مرتبط با نهج‏البلاغه بوده، آثارى را نگاشته كه عنوان آنها چنين است:


اجازات نهج البلاغه: انتشارات عطارد، چاپ اوّل، ۱۳۷۳ش، ۱۵ص، رقعى.


اميرالمؤمنين‏عليه‏السلام و نهج البلاغه: انتشارات عطارد، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش، ۶۵۲ص، وزيرى.


الشريف الرضى محمّد بن الحسين الموسوى: هند، حيدر آباد، چاپخانه عزيزيه، چاپ اوّل، ۱۴۰۱ق، ۳۸ص، رقعى.


علماى خراسان و نهج البلاغه: انتشارات عطارد، چاپ اوّل، ۱۳۷۳ش، ۴۰ص، رقعى.


پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۷:۱۰